Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


داستان های استلا و آستریکس

این یکی رمز رو هم برداشتم واسه سوغاتیتون

چااو


ادامه مطلب

+نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:,ساعت14:45توسط استلا و دستیارش آستریکس | |

سلام سلام به دوستای گلم.

ادامه ی داستانم

البته فقط واسه دوستام نه اون بدایی که نظر نمی دن.

با مارال هم قهرم.خودش میدونه چرا پس رمزو عوض کردم.

واما واسه بلومی یه عکس موشمل گذاشتم.

همون که کاغذیشو بهت دام.

بای بای

پوتره د میلکی رز میلکی میرار

هه هه هه هه


ادامه مطلب

+نوشته شده در دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:,ساعت14:5توسط استلا و دستیارش آستریکس | |

اینم فصل 4 واسه عروسک جون وآرام جون

بلوم و مارال بد که هنوز نیومدن

کلک هم بی کلک

برداشتم رمزو:به عنوان سوغاتی

اینم یه عسک موشمل واسه عروسک

شاید آبومشم تو وبت گذاشتم 


ادامه مطلب

+نوشته شده در پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:4توسط استلا و دستیارش آستریکس | |

سرمو خوردیییییییییییییییییییینننننننننننننننننن

اه رمزو برداشتم

حالا ولم میکنین؟

اینم عکس لاوینکس فلورا واسه ماری


ادامه مطلب

+نوشته شده در دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:,ساعت21:5توسط استلا و دستیارش آستریکس | |

این اولین داستانیه که تو وبم میذارم و اگه نظرات بره بالای 5 ادامشو میذارم ولی خوب برین ادامه

راستی یه عکس از استلا گذاشتم

 

چااوووووووووو


ادامه مطلب

+نوشته شده در دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:,ساعت6:46توسط استلا و دستیارش آستریکس | |

صفحه قبل 1 صفحه بعد