Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts
داستان های استلا و آستریکس
|
بچه ها قراره که یکی دو روز دیگه بریم اصفهان و ممکنه تا دوهفته نباشم و نتونم آپ کنم.ولی خوب با سوغاتی های خوشمل برمیگردم دوستون دارم بای اینم یادگاری در ادامه بیوگرافی شخصیت های گربه های شب این یکی رمز رو هم برداشتم واسه سوغاتیتون چااو سلام سلام به دوستای گلم. ادامه ی داستانم البته فقط واسه دوستام نه اون بدایی که نظر نمی دن. با مارال هم قهرم.خودش میدونه چرا پس رمزو عوض کردم. واما واسه بلومی یه عکس موشمل گذاشتم. همون که کاغذیشو بهت دام. بای بای پوتره د میلکی رز میلکی میرار هه هه هه هه اینم فصل 4 واسه عروسک جون وآرام جون بلوم و مارال بد که هنوز نیومدن کلک هم بی کلک برداشتم رمزو:به عنوان سوغاتی اینم یه عسک موشمل واسه عروسک شاید آبومشم تو وبت گذاشتم سلام بچه ها.این داستانو آستریکس نوشته.امیدوارم خوشتون بیاد. سرمو خوردیییییییییییییییییییینننننننننننننننننن اه رمزو برداشتم حالا ولم میکنین؟ اینم عکس لاوینکس فلورا واسه ماری این اولین داستانیه که تو وبم میذارم و اگه نظرات بره بالای 5 ادامشو میذارم ولی خوب برین ادامه راستی یه عکس از استلا گذاشتم چااوووووووووو
|
About
به وب داستانهای استلا و آستریکس خوش اومدید.
Archivesشهريور 1392مرداد 1392 AuthorsLinks
عشقه من تویی...
ساختن وبلاگ
تخیلی
|
آمار
وب سایت: